سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیبایی های قرآن

دعا از دیدگاه آیات و ادعیه

 

 

در منطق قرآن کریم براى انسان ، زندگى واقعى همان است که پروردگار متعال او را به سوى آن  دعوت نموده است و وقتى به آن زندگى برسد،  به علوم و معارف جدیدى دست مى یابد. در آن زندگى ، انسان به رشد حقیقى مى رسد و از مرگ حقیقى نجات مى یابد. پس ‍خداوند بهترین پاسخ گیرنده است.

بنابراین ، خواندن و پاسخ دادن  پروردگار متعال با انسان تفاوت دارد: ما خدا را مى خوانیم تا اوبه ما چیزى بدهد و نیاز ما برطرف شود و خداوند هم پاسخ ما را مى دهد تا خواسته ما برآورده شود و به نیاز خود برسیم . اما وقتی که خداوند ما را مى خواند، باز هم براى آن است که چیزى نصیب ما بشود و ما به کمالى دست بیابیم و هنگامى هم که ما پاسخ خداوند را مى دهیم ، باز هم براى آن است که خود محتاجیم و مى خواهیم از بدیها و نقایص ، خارج بشویم .

پس در هرصورت ، خداوند متعال بخشنده است و ما نیازمند و محتاج . خواندن ما ممکن است به سوى نقایص و بدیها باشد و خود ندانیم ، اما خواندن پروردگار به سوى خوبیها و کمالات است ، هرچند باز هم ممکن است ما درک نکنیم .

درمقام اصرار و الحاح در دعا و برای جلب رحمت الهی حضرت ابراهیم می فرماید:

رَبَّنا وَتَقَبَّلْ دعاءِ ....40ابراهیم)

 :پروردگارادعای مرا قبول کن و اجابت دعای آنحضرت افاده می کند که زمین تا قیام قیامت هرگز از ذریه آنجناب خالی نمی ماند.

این سخن حضرت ابراهیم (علیه السّلام ) پس از آن است که ایشان به درگاه الهى دعا نموده و از خداى خود چند چیز را طلب نموده اند. به عبارت دیگر: انسان قبولى دعا را هم باید از خود خداوند طلب نماید؛ یعنى چنین گمان نکند که چون ما دعا کردیم ، پس کار تمام است و مقصود حاصل مى شود؛ زیرا اگر دعاى انسان به درگاه الهى قبول نشود، آدمى به مقصود خود نخواهد رسید.

نکته دیگر در این زمینه آن است که آدمى باید در مورد قبولى و استجابت دعا، همه جوانب قضیه را در نظر داشته باشد تا دچار سوءتفاهم و سردرگمى نشود؛ مثلاً گاهى اوقات با وجود رعایت شرایط دعا، باز هم استجابتى حاصل نمى شود؛ زیرا تقاضاى انسان به جهاتى به مصلحت او نبوده است هرچند خود او نداند. این مساءله نباید موجب ناامیدى یا دلسردى او بشود.

                              

به عبارت دیگر: انسان نباید خداوند را به خاطر خواسته خود بخواهد به طورى که اگر خواسته اش برآورده نشد، از خداوند فاصله بگیرد و دور شود. بلکه باید خواسته خود را به خاطر خداوند بخواهد و خداوند را فوق همه خواسته ها قرار بدهد.

در اینجا باید گفت که برخى از خواسته ها همیشه به مصلحت انسان مى باشند، لذا دعا در مورد آنها به هدف استجابت نزدیکتر است ؛ مثلاً ایمان کامل ، اخلاق الهى و انسانى ، هدایت ، عمل صالح ، سعادت هردو جهان و ... از امورى مى باشند که امکان ندارد به مصلحت انسان نباشند، بنابراین ، اگر دیگر شرایط دعا رعایت شود، استجابت در این موارد، حتمى تر است .

نکته دیگر آنکه : چه بسا گاهى اوقات ، دعاى انسان قبول و مستجاب مى شود اما انسان به دلایلى از آن غافل است ؛ مثلاً انسان دچار یک مشکل و گرفتارى مى شود و گمان مى کند که حل این مشکل به انجام فلان کار است ، پس به درگاه الهى دعا مى کند و برطرف شدن مشکل خود را مى طلبد و انتظار دارد که براى حلّ این مشکل ، فلان کارى که مورد نظر او بوده ، اتفاق بیفتد در حالى که ممکن است حل این مشکل وابسته به انجام امور دیگرى باشد که انسان از آن غافل است ؛

مثلاً انسان به درگاه الهى دعا مى کند و از خداوند طلب سعادت و خوشبختى مى کند و در نزد خود گمان مى کند سعادتمند شدن به آن است که در فلان کار، موفق شود و چون توفیقى در آن کار پیدا نمى کند، گمان مى کند دعایش مستجاب نشده است ، در حالى که امکان دارد خداوند توفیق انجام کارهاى دیگرى را نصیب او کرده باشد که به مراتب از کار مورد نظر او بهتر مى باشند اما او از آنها غافل است . و این به خاطر دلبستگى و عشقى است که او نسبت به آن کار مورد نظر دارد در حالى که در دعا باید انسان خود را تسلیم خواست پروردگار نماید و خواست الهى را بر خواست خود مقدم بدارد.

                               

نکته دیگر،درباره دعا به درگاه اولیاى عظیم الشاءن الهى مى باشد. باید دانست که پروردگار متعال در میان مخلوقات خود، موجوداتى را خلق نموده که از مقام و منزلتى خاص برخوردار مى باشند. به عبارت دیگر: این افراد، اشعه هاى خاصّى از نور قدس ‍پروردگار مى باشند. بنابراین ، دعا و درخواست از درگاه این بزرگواران ، چیزى مستقل از دعا به درگاه الهى نمى باشد؛ چه اینکه این بزرگان در واقع درى از درهاى رحمت و فیض بى کران الهى مى باشند.

در زیارت حضرت اباعبداللّه الحسین (علیه السّلام ) مى خوانیم :

اَشْهَدُ اَنَّکَ تَسْمَعُ الْکَلامَ وَتَرُدُّ الْجَوابَ.

گواهى مى دهم که شما سخن را مى شنوید و پاسخ مى دهید.و در زیارت حضرت اباالفضل العباس (علیه السّلام ) در روز عرفه چنین آمده است :

اَللّهُمَّ ... وَاقْلِبْنى بِهِمْ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً دعائى.

بارالها!...به سبب محمدوآل محمد،مرارستگاروکامروانماودعایم رامستجاب فرما.

و در دعاى بعد از زیارت حضرت امام رضا (علیه السّلام ) آمده است :

وَاَبْلِغْ اَئِمَّتِى سَلامى وَدعائى وَشَفِّعْهُمْ فى جَمیعِ ما سَئَلْتُکَ.

پروردگارا! سلام و دعایم را به امامانم برسان و ایشان را در تمام چیزهایى که از تو درخواست نمودم ، شفیع قرار ده .

                                                 

در اینجا باید دانست که دعا به درگاه الهى با هرکلام و بیانى جایز است و انسان مى تواند هر آنچه را که در دل دارد، با خداى خود در میان بگذارد، اما اگر آدمى پروردگار متعال را به روش اولیاى الهى و با بیان آنان بخواند، بسیار مناسب تر و شایسته تر مى باشد.

چه اینکه آنان که اهل معرفت هستند و خداى را به خوبى شناخته اند، بهتر مى دانند که چگونه باید با خداوند سخن گفت و چگونه به درگاه او دعا کرد و چه چیزهایى را از خداوند تقاضا کرد. اینجاست که آدمى باید به دریاى موّاج ادعیه معصومین (علیهم السّلام ) روى آورد و با زبان آنان با خداى خود سخن بگوید و با کلام ایشان از خداوند متعال درخواستهاى خود را طلب نماید.

برگرفته از کتاب تفسیر المیزان و دعاشناسى موضوعى علیرضا فراهانى منش

 

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 91/9/23 ساعت 11:59 عصر توسط زینب زارع |  نظر