سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیبایی های قرآن

اطمینان قلب با یاد خداوند متعال

 

 

قرآن کریم یکى از مهمترین آثار ذکر پروردگار را اطمینان قلب  بیان مى کند:

اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ :همانا با یاد خدا دل آرام یابد.«رعد،28»

اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و و عوارض ناشی از آن در زندگی کاملاً محسوس است.

 همیشه آرامش یکی از گمشده‌های مهم بشر بود که نقش بسیار مهمی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسانها دارد و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت.

 تاریخ بشر مملوّ است از صحنه‌های غم انگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده ، ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز مطمئن‌ترین و نزدیک‌ترین راه را نشان داده و می‌گوید «بدانید که یاد خدا آرامش بخش دلها است.

یاد خداوند برکات بسیار دارد، از جمله:

 الف: یاد نعمت‏هاى او، عامل شکر اوست.

 ب: یاد قدرت او، سبب توکّل بر اوست.

 ج: یاد الطاف او، مایه محبّت اوست.

 د: یاد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.

 ه: یاد عظمت و بزرگى او، سبب خشیت در مقابل اوست.

 و: یاد علم او به پنهان و آشکار، مایه حیا و پاکدامنى ماست.

 ز: یاد عفو و کرم او، مایه امید و توبه است.

 ح: یاد عدل او، عامل تقوا و پرهیزکارى است.

ذاکر حقیقى پروردگار ، خود را داراى همه چیز مى بیند و کسى که همه چیز دارد، چرا نامطمئن باشد؟ عدم اطمینان ، از نداشتنها و فقرها حاصل مى شود.

پیدایش و از بین رفتن ذکر، هریک داراى علل و اسبابى مى باشند. بنابراین ، انسان باید سعى نماید هرآنچه را که موجب ذکر الهى مى شود، اخذ نماید و آنچه را که موجب سلب ذکر الهى مى شود، طرد کند. مجالست با افراد باطل و جاهل ، آدمى را از ذکر پروردگارش باز مى دارد. همینطور مطالعه برخى کتب و نوشته ها مى تواند انسان را به ذکر الهى نزدیک و یا از آن دور نماید.

و به طور کلى مى توان گفت هرآنچه پروردگار متعال به انجام آن امر نموده و وظیفه آدمى مى باشد، موجب رسیدن به ذکر الهى و آنچه از آن نهى  نموده ، موجب دورى از ذکر پروردگار متعال است .

به هرحال ، در همان چیزى هم که انجامش وظیفه انسان مى باشد ممکن است توجه انسان به غیر خدا باشد و در عین اینکه صورت و ظاهر کار، مشروع و الهى است ، اما باطن آن ، غیرخدایى باشد همچنین در امور دنیوى که انجام آن لازم است ، خداوند در سوره نور مى فرماید:

رِجالٌ لا تُلْهِیْهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِاللّهِ ... مردانى که کسب و تجارت ، آنان را از یاد خداوند باز نمى دارد ....

واضح است که تجارت امر لازمى است اما گاه مى تواند به بدترین وجه ، آدمى را از خداوند غافل و او را در ظلمات دنیوى فروبرد

واضح است که منظور از یاد خدا این نیست که انسان ، فقط خدا - خدا کند، بلکه منظور آن است که مبادا علاقه به اموال و اولاد، موجب آن شود که تمام توجهات فکرى و قلبى صرف این امور شود به طورى که وظایف الهى و انسانى خود را فراموش ‍نمایید و براى رسیدن به این امور، مرتکب هرخلاف و معصیتى بشوید.

                                  

با این حال ، در طول شبانه روز بر اثر کارهاى مختلف ممکن است یاد خداوند در انسان کمرنگ شود، براى همین ، خداوند متعال ذکر واجبى را به نام نماز براى انسان مقرر کرده است تا هرچند ساعت یک بار، آدمى فارغ از همه چیز و همه کس ، مشغول ذکر پروردگارش باشد. در سوره طه مى فرماید:

وَاِقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرِى  :و نماز را براى یاد و ذکر من بپا دار.

مطلب دیگرى که بیان آن لازم است ، درباره ذکر لسانى و زبانى  است . در این باره باید گفت ذکر زبانى مى تواند بالاترین و یا پایین ترین مرتبه ذکر باشد، به این معنا که اگر این ذکر، ناشى از شدت ذکر درونى و قلبى باشد، بیشترین ارزش را دارد، اما اگر صرفا خروج صدایى از دهان باشد، داراى کمترین ارزش و بلکه بى ارزش است همینطور کسانى که به هرنحوى اهل دنیا هستند، هم یاد دنیایشان براى آنان لذیذ است و هم گفتگوى درباره آن ، لذا معمولاً مى توان از روى صحبتها و گفتار اشخاص ، به توجهات قلبى و علایق شخصیشان پى برد.

حال ، کسانى هم که خداى متعال در قلبشان جاى گرفته است از به زبان آوردن یاد قلبى خود، احساس لذت و شیرینى مى نمایند. و یکى از علل مناجات اولیاى الهى با پروردگار متعال آن است که مى خواهند یاد محبوب خویش را به زبان آورند و درباره آن سخن بگویند.

اما یکى دیگر از اثرات مهم ذکر لسانى ، تاءثیرى است که بر ذکر قلبى دارد. به عبارت دیگر: ذکر زبانى چنانچه با خلوص و توجه کامل گفته شود، باعث تقویت و ریشه دار شدن ذکر قلبى و درونى مى شود. بسیارى از امور هستند که انسان نسبت به آنها آگاهى دارد، اما به زبان آوردن آنها تاءثیر تازه و دیگرى براى انسان دارد به طورى که گویى آدمى به چیز جدیدى دست یافته و معرفت تازه اى پیدا کرده است ، لذا ملاحظه مى کنیم که در دعاهاى فراوان از خداوند متعال طلب ذکر لسانى شده است.

و در دعاى کمیل آمده است :وَاجْعَلْ لِسانى بِذِکْرِکَ لَهِجاً.و زبانم را به یاد خودت گویا نما.

مصادیق ذکر زبانى  اعمالى مانند خواندن نماز، قرآن و ادعیه و امثال آن است که از بارزترین مصادیق ذکر الهى  مى باشند. اما نمى توان گفت که ذکر زبانى پروردگار متعال ، منحصر در این امور است ، بلکه هر سخنى که درباره پروردگار متعال و دیگر حقایق گفته شود، به طورى که باعث نزدیکى به پروردگار متعال و توجه به او و نمایاندن راه حق بشود را باید ذکر پروردگار متعال دانست

ذاکرین حقیقى پروردگار متعال ،هم از گفتن ذکر الهى ، لذت مى برند، وهم از شنیدن ذکر خداوند هم احساس لذت مى نمایند

البته در مقابل ، نیز عده اى هستند که با شنیدن ذکر پروردگار، ناراحت مى شوند! در سوره زمر، آیه 45 در باره این افراد چنین مى فرماید:

(وَاِذا ذُکِرَ اللّهُ وَحْدَهُ اْشَمَاءَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالاْ خِرَةِ وَاِذا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُوِنِهِ اِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ ).

هنگامى که خداوند به تنهایى یاد مى شود، کسانى که به آخرت ایمان ندارند، سخت ملول و ناراحت مى شوند، اما هنگامى که ذکر غیرخدا به میان آید، این افراد، شاد و خوشحال مى شوند.

با تمام این احوال ، انسان باید مواظبت نماید آن زمانى که زبان یا گوشش فارغ از ذکر الهى است ، قلبش خالى از ذکر پروردگار متعال نباشد

                          

و در سوره کهف ، آیه 28 نیز خداوند به پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله ) دستور مى دهد از کسانى که قلبشان غافل از یاد خداست ، کناره گیرى کند:

(... وَلا تُطِعْ مَنْ اَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاتَّبَعَ هَواهُ ... ).

از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل کردیم و از هواى نفس خود پیروى مى کنند، اطاعت و پیروى مکن ...

واضح است که غافل نمودن قلب  از سوى خداوند، به سبب اعمالى است که خود انجام داده اند؛ مانند همان پیروى از هواهاى نفسانى .

 برگرفته از کتب :تفسیر نور -تفسیر نمونه،‌ج 10،- دعاشناسى موضوعى علیرضا فراهانى منش

 

 



+ نوشته شده در چهارشنبه 91/9/22 ساعت 8:31 عصر توسط زینب زارع |  نظر