وقت حسابرسی
امسال هم «بخشی از هستی ما» از دست رفت! یک سال دیگر گذشت، امّا آیا با سپری شدن این زمان من هنوز وجود دارم؟ خیر! همه هستی من وجود ندارد؛ با گذشت این سال بخشی از هستی من نیز گذشته است. لذا خوب است انسان نسبت به آنچه از او گذشت و از سرمایه و هستی اش کاسته شده متنبّه و متذکّر شود . خوب است همان طور که نسبت به امور مادّیاش فکر میکند نسبت به عمر و هستیاش نیز فکر کند تا ببیند این سرمایه را در چه راهی مصرف کرده است.
* این ایّام، وقت حسابرسی نسبت به عمر است! علی(ع) در روایتی به نقل از نبی اکرم فرمودند که؛ «أَکْیَسُ الْکَیِّسِین» زیرکترین زیرکان، «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ»، کسی است که از خود حساب بکشد، «وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ» و کارهایش را در ارتباط با جهان دیگر انجام دهد. «فَقَالَ رَجُلٌ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِین»، وقتی علی(علیهالسلام) این جملات را از پیغمبر نقل فرمود شخصی سوال کرد، «کَیْفَ یُحَاسِبُ نَفْسَهُ»، انسان چگونه از خود حساب بکشد؟
«قَالَ(ع) إِذَا أَصْبَحَ»، حضرت فرمود: هرگاه شب را به روز آورد، «ثُمَّ أَمْسَی»، و روز را به شب رساند، «رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ»، بازگشتی به خود داشته باشد، «وَ قَالَ یَا نَفْسِی»، و بگوید: ای فلانی! «إِنَّ هَذَا یَوْمٌ مَضَى عَلَیْکَ»، امروز روزی بود که بر تو گذشت، «لَا یَعُودُ إِلَیْکِ أَبَداً»، در حالی که هیچگاه به سوی تو باز نمیگردد، «وَ اللَّهُ یَسْأَلُکِ عَنْهُ بِمَا أَفْنَیْتِهِ»، و خدا از تو میپرسد آن را در چه راهی مصرف کردی؟
در اینجا صحبت از روز نیست، حضرت دارد به زبان من و شما صحبت میکند، این روز و ایّام نیست که فانی شده، این بخشی از هستی ما است که گذشته و از دست رفته است. خداوند سوال میکند که این سرمایه را در چه راهی فانی کردی؟ «فَمَا الَّذِی عَمِلْتِ فِیهِ»، چه کاری در این روز انجام دادی؟ «أَ ذَکَرْتِ اللَّهَ أَمْ حَمِدْتِه»، آیا در این روز به یاد خدا بودی و او را حمد و ستایش کردی؟ «أَ قَضَیْتِ حَوَائِجَ مُؤْمِنٍ فِیهِ»، آیا در این روز خواسته و حاجت برادر ایمانیات را با این که قدرت داشتی برآورده کردی؟
«أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ کَرْبَهُ»، آیا از گرفتاریهای او گره گشایی کردی؟ «أَ حَفِظْتِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ فِی أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ»، آیا در غیاب برادر مؤمنت اخوّت اسلامی و ایمانی را نسبت به خاندان و فرزندش رعایت کردی؟
«أَ حَفِظْتِیهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِی مُخَلَّفِیهِ»، آیا بعد از مرگ او از این حریم ایمانی نسبت به بازماندگانش حراست و مراقبت کردی؟ «أَ کَفَفْتِ عَنْ غِیبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ»، آیا از غیبت کردن پشت سر برادر مؤمنت جلوگیری کردی؟
«أَعَنْتِ مُسْلِماً»، آیا کمک کار برادر مسلمانت بودی؟ «مَا الَّذِی صَنَعْتِ فِیهِ»، در این روز چه کار کردی؟
* روش تفکّر در ایام گذشته علی(ع) روش تفکّر در ایّام گذشته را بیان میفرماید. در روایات نسبت به هر روز چنین سفارشی وجود دارد.
آیا ما هر روز یک چنین محاسبهای انجام میدهیم؟ یا حداقل هفتهای یکبار و یا ماهی یکبار مینشینیم فکر کنیم که چه کارهایی انجام دادهایم. برخی از افراد برای امور مادّیشان دفتر روزانه و هفتگی دارند و راجع به آنچه که در آن با توجّه به فعّالیتهای آن روز یا آن هفته ثبت شده فکر میکنند. برخی هم دفتر سالانه دارند و در آخر سال بیلان کار خود را ارائه میدهند که در این سال چه کارهایی انجام دادهاند.
* در لحظات آخر سال چه کنیم؟! آیا سزاوار نیست که انسان هنگامی که لحظات آخر سالش فرا میرسد اینطور فکر کند؟ یک سال بر ما گذشت! به عبارت دیگر بخشی از هستی ما رفت و هیچگاه به ما برنخواهد گشت مگر در روز قیامت که این قطعه از هستی ما آنگاه به ما باز میگردد که نموداری از کردار گذشتهمان در این سال را به ما نشان میدهد.
همان طور که علی(ع) فرمود خوب است انسان بنشیند و در این باب فکر کند در سالی که گذشت و به اتمام رسید چه کردم؟ آیا به یاد خدا بودم؟ آیا او را ستایش کردم؟ آیا گرفتاری برادر مؤمنم را رفع کردم؟ آیا حاجتی از او برآورده کردم؟ آیا در غیابش مراقب بودم تا حیثیّتش را حفظ کنم؟ آیا در این سال به وظایف برادری و اسلامی خود نسبت به دوستانی که از دست دادم عمل کردم؟ آیا حال بستگان آنها را جویا شدم؟ ولو اینکه به حسب ظاهر از آنها دلجویی کنم؟
هستی و سرمایهای که از ما کاسته شد را در چه راهی و چگونه مصرف کردیم؟ انسان نسبت به اعمال یک سالهاش بیلان آخر سال عرضه کند. همان طور که علی(ع) میفرماید این موجب میشود تا انسان نسبت به آیندهاش مراقب باشد.
در سالی که گذشت چه کردیم؟! الآن چه کنیم؟! در سالی که گذشت چه کردیم؟! الآن چه کنیم؟!
علی(ع) بعد از آنکه چند چیز برای روش تفکّر و محاسبه نسبت به گذشته آموخت فرمود: « ما الّذ ی صنعت ف یه »، به خود بگو: ای فلانی! در این روزی که گذشت و به عبارت دیگر قسمتی از وجود و هستی ات در این عالم که از دست رفت چه کردی؟
«فیذکر ما کان منه»، پس گذشته را یادآور شود، «فان ذکر أنّه جری منه خیأ«، اگر به گذشته مراجعه کرد و دید آنچه که بر او گذشته خیر بوده است، «حمد اللّه و کبّره علی توفیقه »، حمد خدا را به جا آورد و بگوید: »الحمد لله« و نسبت به این موفقیتی که خدا به او عنایت فرموده بگوید: الله اکبر و بداند این توفیق هم از خدا بوده است، «و ان ذکر معصیه ً أو تقص یراً»، و اگر دید گناهی انجام داده و خطایی از او سر زده،استغفر اللّه، از خدایش پوزش بخواهد و استغفار کند،
«و عزم علی ترک معاودته »، [وسایل الشیعه، ج16، ص98] و تصمیم بگیرد که دیگر به آن گناه بازنگردد و آن را تکرار نکند.<** ادامه مطلب... **>
اگر انسان بخواهد به معنای واقعی خودش را بسازد، یکی از راه های بزرگ برای سازندگی انسان توجّه به اعمال گذشته خود است. خصوصاً از فرصت هایی که برای انسان پیدا می شود برای تنبّه و تذکّر خود و اینکه از خواب غفلت بیدار شود و نسبت به آینده تنظیم شود استفاده کند که یکی از این فرصت ها پایان سالی است که گذشت. امسال تمام شد و گذشت امّا ما چه کردیم؟
http://www.shahrekord.namaz.ir/page.php?